از جدامه بنت وهب اسدى نقل است که گفت از رسول الله شنیدم که فرمود: «خواستم که از غیله (مجامعت مرد با زن شیرده) منع کنم؛ اما ایرانیان و رومیان را به خاطر آوردم که چنین میکنند و به فرزندانشان آسیبی نمیرسد.[1]1. صحیح مسلم حدیث 1442
این حدیث، یکی از شواهدی است که نشان میدهد قوانین شریعت اسلامی نه از منبعی الهی، بلکه از تحلیل و مشاهده رفتارهای جوامع انسانی سرچشمه گرفته است. اگر “الله” بهعنوان یک موجود دانای کل وجود داشت، آیا باید پیامبرش تصمیماتش را بر پایه رفتار ایرانیان و رومیان تنظیم میکرد؟
در واقع، این حدیث بهوضوح نشان میدهد که محمد خود قوانین را وضع میکرد و سپس آنها را به وحی الهی نسبت میداد. اگر جامعه ایرانی و رومی وجود نداشتند، احتمالا ممنوعیت رابطه با زنان شیرده جزئی از شریعت اسلامی میشد و بعدها توسط مسلمانان توجیهات علمی ضعیفی برای آن ارائه میشد، همانگونه که برای بسیاری از احکام دیگر تلاش شده است.
رُویفِع بن ثابت نقل کرده که او گفت: «در میان ما خطیب ایستاد و گفت: من تنها چیزی را برای شما بیان میکنم که از رسول الله در روز حنین شنیدهام. رسولالله فرمود: برای مردی که به الله و روز قیامت ایمان دارد، حق ندارد آب خود را برای کشت زمین کسی جز خود بدهد. این سخن به معنی اجتناب از نزدیکی به زنان حامله است. و همچنین برای مردی که به الله و روز قیامت ایمان داشته باشد، نمیتواند به زنانی که از جنگ اسیر شدهاند، تا وقتی که از حیض پاک نشده باشد، نزدیکی کند. علاوه بر این، برای مردی که به الله و روز قیامت ایمان دارد، نمیتواند غنایم جنگی را پیش از تقسیم آنها به فروش برساند.»[2]2. سنن ابی داود حدیث 2158
اما علم به وضوح ثابت میکند که محمد در مورد بارداری اشتباه کرده بود. این حکم به معنای ممنوعیت رابطه جنسی با زنان حامله است. امروزه علم نشان داده که بارداری از لحظه لقاح، تثبیتشده است و ارتباط جنسی با مردی دیگر تأثیری بر جنین ندارد و هیچ تغییرات دیانای در آن رخ نمیدهد. این باور که جنین میتواند تحت تأثیر “آب” مرد دیگری تغییر کند، بازتابدهنده خرافات دوران جاهلیت است که محمد از آنها پیروی میکرد.
چنین قوانینی باعث محدودیت زنان باردار میشود، آنها را از ازدواج مجدد یا یافتن محبت و حمایت مرد دیگری محروم میکند و دوران بارداری را به تجربهای تلخ و انزوا تبدیل میکند. این وضعیت نه تنها برای زن، بلکه برای جنین نیز مضر است. اگر یک زن باردار در محیطی محبتآمیز و حمایتکننده زندگی کند، این امر میتواند تأثیر مثبتی بر سلامت روانی و جسمی جنین داشته باشد. پس چرا دین باید بر انزوای زن باردار تأکید کند؟
به دلیل اشتباه محمد در مورد بارداری، باز هم این زن است که متحمل درد میشود. در دوران بارداری، او نمیتواند با مرد دیگری ازدواج کند، خواستههای جنسی خود را برآورده کند، محبت و حمایت مرد دیگری را بدست آورد و مجبور است تنها و به تنهایی از مسیر دردناک بارداری عبور کند.
اگر مردی به یک زن باردار محبت و توجه نشان دهد، او را شاد کند و در نهایت به نفع جنین باشد، چه مشکلی در این امر وجود دارد؟
چرا دین باید از این حمایت کند که زن باردار تنها بماند و رنج بکشد، به طوری که هم به خود او و هم به جنین آسیب وارد شود؟
از عایشه روایت است که گفت: رسول الله بر من داخل شد؛ در حالی که زنی یهودی پیش من بود و میگفت آیا میدانی که شما در گورهای خود عذاب داده میشوید؟ رسول الله متعجب شد و فرمود: «یهود عذاب داده میشوند». عایشه ادامه داد: چند شب گذشت تا این که رسول الله فرمود: «آیا میدانی که به سوی من وحی شد که شما (امت مسلمان) نیز در گورها عذاب داده میشوید؟» عایشه گفت: میشنیدم که رسول الله بعد از هر نماز از عذاب قبر به خداوند پناه می جست.[3]3. صحیح مسلم حدیث 584
این روایت نشان میدهد که محمد ابتدا عذاب قبر را قبول نداشت، اما پس از شنیدن این عقیده از یک زن یهودی، آن را وارد باورهای اسلامی کرد. این روند اقتباس از ادیان دیگر بارها در تاریخ اسلام دیده شده است و نشان میدهد که بسیاری از آموزههای اسلامی از باورهای موجود در محیط زندگی محمد نشأت گرفتهاند.
این نمونهها نشان میدهند که قوانین و باورهای اسلامی، برخلاف ادعای الهی بودنشان، بر پایه خرافات، مشاهدات و اقتباس از ادیان و فرهنگهای دیگر شکل گرفتهاند. این موضوع، برای هر کسی که به حقیقت و منطق اهمیت میدهد، دلیل روشنی است که شریعت اسلامی یک نظام ساختهشده انسانی است، نه وحی آسمانی.