بشر از دیرباز به فواید اعمالی نظیر یوگا و روزهداری اذعان داشته است. با این حال، نسبت دادن این اعمال به ادیان خاص، مانند یوگا در هندوئیسم یا روزهداری در اسلام، صحت این ادیان را تأیید نمیکند. اگرچه روزهداری ممکن است اثرات مثبتی داشته باشد، اما وجود آن مقدم بر اسلام و احتمالاً بسیاری از ادیان دیگر نیز بوده است.
شایان ذکر است که فواید روزهداری را نباید نادیده گرفت، اما مسئلهساز بودن موضوع در رویکرد “نامتعادل” اسلام نهفته است که یک عمل بالقوه سودمند را به یک عمل مضر تبدیل میکند. این عدم تعادلها در روزهداری رمضان، نبود یک الله الهی در آسمانها را برجسته میسازد و این فرضیه را تقویت میکند که محمد وحی را به طور مستقل تنظیم میکرده است. او به عنوان یک انسان، دانای مطلق نبوده و اشتباهات بشری او در احکام رمضان بر این نکته تأکید بیشتری میورزد.
پس از مهاجرت به مدینه، محمد یک سال و نیم نخست را صرف تلاش برای جلب حمایت جامعه یهودیان کرد، به این امید که آنان او را به عنوان پیامبر خدا بپذیرند.
با این حال، بر اساس صحیح بخاری، حدیث 3941، حتی 10 یهودی نیز پیامبری او را نپذیرفتند. این رد شدن عمیقاً محمد را خشمگین کرد و سرآغاز خصومت او با قوم یهود بود.
در نتیجه، محمد قبله (جهت نماز) را از اورشلیم به مکه تغییر داد. اما او به این امر بسنده نکرد—بلکه در پی تغییر سایر اعمال مذهبی نیز بود که در ابتدا از یهودیان اقتباس کرده بود.
به عنوان مثال، در نخستین سال پس از مهاجرت، محمد به مسلمانان دستور داد تا در دهم محرم روزه بگیرند، که مشابه آیین یهودیان در یوم کیپور (روز کفاره) بود.
با این وجود، پس از آغاز دشمنی یهودیان در سال دوم، او در ابتدا به مسلمانان دستور داد تا در نهم و دهم محرم روزه بگیرند تا خود را از سنت یهودی متمایز کنند. با این حال، این کافی نبود. بدین ترتیب، بعدها در همان سال، پس از نبرد بدر در سال دوم هجری، او یک روزه یک ماهه کاملاً جدید در ماه رمضان معرفی کرد، عمدتاً برای تمایز بیشتر اسلام از اعمال یهودیان مانند یوم کیپور.
محمد این مجموعه جدید از قوانین مربوط به روزهداری را از مردم حرّان اقتباس کرد، تا بتواند روزه مسلمانان را به طور کامل از روزه یهودیان متمایز کند.
منشأ رمضان 30 روزه، روزهداری از سپیده دم تا غروب آفتاب، و عید فطر: حرّانیان مردمی از شهر باستانی حرّان (در ترکیه امروزی در نزدیکی مرز سوریه) بودند که به دلیل اعمال بتپرستانه خود تا اوایل دوره اسلامی شناخته میشدند. آنها اغلب با “صابئین” ذکر شده در قرآن (به عنوان مثال، سوره بقره، آیه 62) یکی دانسته میشوند. حرّانیان یک روزه 30 روزه را به جا میآوردند که با یک جشن (مانند عید فطر) به پایان میرسید.
دکتر رفعت آماری نوشته[3]3. RAMADAN AND ITS ROOTS:
رمضان یک مراسم بتپرستانه بود که توسط صابئین، چه حرّانیها و چه دیگر صابئین، انجام میشد. از نوشتههای ابوزناد، نویسنده عرب عراقی که در حدود سال ۷۴۷ میلادی میزیست، نتیجه میگیریم که حداقل یک جامعه مندایی واقع در شمال عراق، رمضان را به جا میآوردند.
رمضان در اصل یک آیین سالانه بود که در شهر حرّان انجام میشد. شباهتهای بین رمضان حرّان و رمضان اسلامی.
اگرچه روزهداری رمضان در دوران پیش از اسلام توسط بتپرستان جاهلیت انجام میشد، اما توسط حرّانیها به عربستان معرفی شد. حرّان شهری در مرز بین سوریه و عراق، بسیار نزدیک به آسیای صغیر که امروزه ترکیه است، بود. خدای اصلی آنها ماه بود و در پرستش ماه، یک روزه بزرگ به مدت سی روز برگزار میکردند. این روزه در هشتم مارس آغاز میشد و معمولاً در هشتم آوریل به پایان میرسید. مورخان عرب، مانند ابن حزم، این روزه را با رمضان یکی میدانند.
ابن ندیم در کتاب خود، الفهرست، درباره فرقههای مذهبی مختلف در خاورمیانه نوشت. او میگوید در ماهی که حرّانیها سی روز روزه میگرفتند، خدای سین، که همان ماه است، را گرامی میداشتند. ندیم جشنهایی را که آنها برگزار میکردند و قربانیهایی را که به ماه تقدیم میکردند، شرح داده است. مورخ دیگری به نام ابن ابی زناد نیز درباره حرّانیها صحبت میکند و میگوید که آنها سی روز روزه میگیرند، هنگام روزه به سوی یمن نگاه میکنند و پنج بار در روز نماز میخوانند. ما میدانیم که مسلمانان نیز پنج بار در روز نماز میخوانند. روزهداری حرّانیان همچنین از این نظر شبیه به رمضان در اسلام است که آنها از قبل از طلوع خورشید تا غروب آفتاب روزه میگیرند، همانطور که مسلمانان در روزهای رمضان انجام میدهند. مورخ دیگری، ابن جوزی، روزهداری حرّانیان را در این ماه شرح داده است. او گفت که آنها روزه خود را با قربانی کردن حیوانات و دادن صدقه به فقرا به پایان میرساندند. ما امروزه نیز این موارد را در روزهداری اسلامی مشاهده میکنیم.
ریشههای اساطیری مربوط به جشن ماه در حرّان، ناپدید شدن ماه پس از پیوستن آن به خوشه ستارهای پروین در صورت فلکی ثور را توضیح میدهد. این اتفاق در هفته سوم مارس رخ میداد. مردم به ماه دعا میکردند و از آن میخواستند که به شهر حرّان بازگردد، اما ماه از بازگشت خودداری کرد. تصور میشود این توضیح دلیل روزه گرفتن آنها در این ماه باشد. ماه قول نداد که به حرّان بازگردد، اما قول داد که به دیر کدی، زیارتگاهی در نزدیکی یکی از دروازههای حرّان، بازگردد. بنابراین پس از این ماه، پرستندگان سین، خدای ماه، به دیر کدی میرفتند تا جشن بگیرند و از بازگشت ماه استقبال کنند. به گفته ابن ندیم، مورخ ذکر شده قبلی، حرّانیها این جشن را «الفطر» (عید فطر) مینامیدند، همان نامی که جشن رمضان با آن نامیده میشود.
اساساً، روزهداری اسلامی چیزی جز این نیست:
یکی از رایجترین توجیهاتی که توسط تبلیغگران مسلمان برای پرخوری در ماه رمضان ذکر میشود این است که الله دستور پرخوری نداده است و افراد خود مسئول اعمال خود هستند.
با این حال، این استدلال این واقعیت را نادیده میگیرد که به ظاهر الله دانای کل، درک درستی از طبیعت انسان ندارد. هورمونهای انسان پس از گرسنگی طولانی مدت به طور مطلوب عمل نمیکنند و باعث میشوند افراد هنگام مواجهه با غذا به طور غریزی با پرخوری واکنش نشان دهند. این واکنش در چنین شرایطی یک نتیجه طبیعی است. علیرغم توصیه به پرهیز از پرخوری، اکثریت قابل توجهی از مسلمانان به دلیل تأثیرات فیزیولوژیکی به این رفتار ادامه میدهند.
روند پرخوری در میان مسلمانان در طول 14 قرن گذشته ادامه داشته و احتمالاً در آینده نیز ادامه خواهد داشت. به نظر میرسد هیچ مقدار از تعالیم اسلامی قادر به تغییر این الگو نیست، زیرا به نظر میرسد اسلام در چنین شرایطی با طبیعت انسان و عملکرد هورمونها در تضاد است.
آیا روزهداری رمضان بر چرخه قاعدگی تأثیر دارد؟[5]5. Does Ramadan fasting has any effects on menstrual cycles?
نتایج:
ما دریافتیم که به ترتیب 11.3٪، 30٪ و 16.3٪ از شرکتکنندگان سه ماه قبل، در طول و سه ماه پس از رمضان، الگوی قاعدگی غیرطبیعی داشتند. در شرکتکنندگانی که بیش از 15 روز روزه میگرفتند، اختلالات قاعدگی به طور قابل توجهی بیشتر از شرکتکنندگانی بود که کمتر از 15 روز روزه میگرفتند. با در نظر گرفتن نتایج ما نشان دادیم که اختلالات قاعدگی در ماه رمضان به اوج خود میرسد و سه ماه پس از رمضان کاهش مییابد اما به وضعیت قبلی باز نمیگردد.
نتیجهگیری:
این مطالعه تأیید میکند که اختلالات قاعدگی از جمله الیگومنوره، پلی منوره و هیپرمنوره در ماه رمضان به ویژه در شرکتکنندگانی که بیش از 15 روز روزه میگیرند، افزایش مییابد.
اگر الله واقعاً دانای کل است، چرا نمیدانست که بدن زنان برای ۳۰ روز روزهداری متوالی ساخته نشده است و این امر به برخی از آنها آسیب میرساند؟ این موجودات بیچاره در طول ۱۴ قرن گذشته از این امر رنج بردهاند.
باز هم، این رویکرد “نامتعادل” اسلامی تنها یک چیز را ثابت میکند: هیچ الله الهی در آسمانها وجود ندارد و محمد وحی را از جانب خود میساخته است. بنابراین، او در اینجا اشتباهات بشری مرتکب میشود.
به دلیل سیستم بسته برای زنان در اسلام، مشکلات و خطرات سلامتی آنها ناشی از روزهداری در ماه رمضان هرگز آشکار نشد.
هر نوع روزهداری مداوم برای زنان خطرناک است. جهان غرب این موضوع را زمانی متوجه شد که روزهداری متناوب محبوبیت پیدا کرد. برخی از زنان به دلیل روزهداری متناوب مداوم (حتی با وجود اینکه در طول روزهداری اجازه نوشیدن آب را دارند) دچار مشکلات مختلفی شدند. از آنجایی که سیستم غربی به نام حیا بسته نیست، مسائل به سرعت آشکار شدند.
اکنون کارشناسان توصیه میکنند زنانی که روزهداری متناوب انجام میدهند به دلیل خطراتی که برای “سلامت هورمونی” و “بینظمی در قاعدگی” وجود دارد، در روزهای متوالی روزه نگیرند. به زنان توصیه میشود:
بدن زنان از نظر بیولوژیکی برای باروری و تولید مثل ساخته شده است. دورههای طولانی بدون غذا به بدن علامت میدهد که زمان مناسبی برای تولید مثل نیست.
شاید فکر کنید: “خب که چی؟ من الان یا شاید هرگز نمیخواهم باردار شوم.” با این حال، باروری تنها نگرانی نیست. استروژن و پروژسترون نقش حیاتی در متابولیسم، کاهش وزن، خلق و خو، اضطراب و استرس، انرژی، تراکم استخوان و عملکرد شناختی و غیره دارند.
تشخیص بیماری قاعدگی نامنظم برای زنان آسان است، اما تشخیص سایر بیماریهای ناشی از عدم تعادل هورمونی و غیره دشوار است. مردم دوران باستان هیچ اطلاعی از آنها نداشتند و این بیماریها همچنان زنان را از درون بیمارتر میکردند، بدون اینکه بدانند چه اتفاقی برای بدنشان میافتد. الله، با وجود دانای کل بودن، باید از زنان در برابر چنین مشکلاتی محافظت میکرد. با این وجود، الله در جهت مخالف عمل کرد و زندگی چنین زنانی را از طریق تکلیف ۳۰ روز روزهداری متوالی رمضان دشوارتر کرد.
لطفاً جزئیات بیشتر را اینجا بخوانید.
روزه داری متناوب بر موارد زیر تمرکز دارد:
فعال ماندن بدون مصرف غذا یک اصل اساسی در روزه داری متناوب است. در مقابل، روزه داری اسلامی که هم خوردن و هم نوشیدن را ممنوع میکند، منجر به ضعف و بی حالی شده و مانع فعالیت روزانه میشود.
شما هرگز نخواهید شنید که:
عمل ننوشیدن آب در طول روز، که از ویژگیهای روزه داری اسلامی است، فاقد فواید سلامتی است. حتی روزه سنتی از طلوع تا غروب خورشید در اسلام نیز ممکن است مفید نباشد، زمانی که با وعدههای غذایی بزرگ در صبح و عصر همراه باشد و باعث افزایش شدید انسولین شود. در مقابل، روزه داری متناوب، که شامل مصرف آب و یک دوره طولانیتر ناشتایی بدون غذا است، هدفش تحریک اتوفاژی برای فواید بالقوه سلامتی است.
در کشورهای اسلامی، افرادی، حتی غیرمسلمانان، که در ساعات روزهداری به طور علنی غذا بخورند یا بنوشند، ممکن است تحت عنوان کفرگویی علیه روزهداری اسلامی مجازات شوند.
و منطق مسلمانان برای مجازات آن شخص این است که او با خوردن/نوشیدن در مقابل آنها و نشان ندادن احترام به اعمال اسلامی، احساسات دیگر مسلمانانی را که روزه بودند جریحهدار کرده است.
مسلمانان عجیب هستند که تنها پس از 12 تا 15 ساعت روزهداری به دلیل خوردن/نوشیدن در مقابلشان عصبانی میشوند و میخواهند دیگران را به خاطر آن کتک بزنند و مجازات کنند.
از طرف دیگر، کودکان بیچارهای که سالها و سالها از گرسنگی رنج بردهاند، اما خوشبختانه آنها مشابه منطق مسلمانان در اینجا اعمال نمیکنند. در غیر این صورت، این کودکان فقیر باید خانههای مسلمانان را به دلیل جریحهدار کردن احساساتشان از طریق مهمانیهای افطار و تمام غذاهای خوشمزهای که در سحر و افطار میخورند، به آتش بکشند. و برای احترام به احساسات این کودکان گرسنه، خوردن در ملاء عام نه تنها در ماه رمضان بلکه در طول سال باید ممنوع شود.
پرسش این است که چرا چنین قانون سختگیرانهای در کشورهای اسلامی وجود دارد؟ وجود چنین قانونی خود مایه شرمساری برای بشریت است.
به اظهارات این عالم از دانشگاه الازهر توجه کنید[6]6. Is public breaking of Ramadan fast illegal in Egypt?:
شیخ محمد عبدالله نصر، هماهنگکننده جبهه علمای الازهر برای دولت مدنی، اظهار داشت که در قرآن یا سنت هیچ دلیلی بر وجود نهادی که افرادی را که در ماه رمضان روزه نمیگیرند مجازات کند، وجود ندارد. وی گفت: «پیامبر خود فرمود مسلمانان برای خدا روزه میگیرند، بنابراین فقط خدا میتواند کسانی را که روزه نمیگیرند مجازات کند. پیامبر هرگز حتی کسانی را که روزه نمیگرفتند سرزنش نکرد.»
در قرآن یا حدیث، هیچ دستوری مبنی بر منع دیگران از خوردن و آشامیدن در ملاء عام به بهانه «احترام به رمضان» وجود ندارد. به همین ترتیب، هیچ حدیثی وجود ندارد که مجازات مرگ را برای کسی که روزه نمیگیرد تجویز کند. موضوع اعدام در اصل به انکار وجوب روزه مرتبط بود، اما علمای و روحانیون امروزی با زیرکی آن را دستکاری کردهاند تا با نسبت دادن نادرست آن صرفاً به روزه نگرفتن، ترس را القا کنند.
این روحانیون فریبکار به جای استناد به شواهد قرآن و حدیث، اغلب به اظهارات ابن تیمیه استناد میکنند:
در پاسخ به این پرسش که اگر کسی در ماه رمضان روزهاش را بخورد، چه حکمی دارد، پاسخ داده شد:
اگر کسی در ماه رمضان روزهاش را بخورد، در حالی که آگاه به حرمت آن است و این کار را حلال میشمارد، واجب است که کشته شود. اما اگر فاسق باشد، به دلیل روزهخواریاش در ماه رمضان، به اندازهای که امام صلاح میداند، مجازات میشود و حد زنا نیز از او گرفته میشود. اگر نادان باشد، به او آگاهی داده میشود و حد زنا نیز از او گرفته میشود. در این موارد، تصمیمگیری به عهدهی اجتهاد امام است. و خداوند داناتر است.[7]7. مجموع الفتاوى، ابن تیمیة، ج25، ص265
بخش اول فتوای ابن تیمیه مربوط به غیرمسلمانان یا به اصطلاح «احترام به روزه» نیست. این فتوا صرفاً برای صرفاً روزه نگرفتن، اعدام را تجویز نمیکند، بلکه منحصراً در مورد رد وجوب روزه است.
حتی در قسمت دوم فتوای خود، ابن تیمیه به غیرمسلمانان اشاره نمیکند یا هیچ محدودیتی برای خوردن و آشامیدن آنها در ملاء عام در ماه رمضان اعمال نمیکند. و حتی اگر ابن تیمیه چنین محدودیتی را اعمال میکرد، باز هم در غیاب شواهد قرآنی یا حدیثی، بدعت محسوب میشد.
در هیچ جای قرآن یا حدیث، دستوری مبنی بر مجازات کسی به دلیل روزه نگرفتن وجود ندارد. در واقع، اجماع دیرینه علما بر این بود که روزه نگرفتن صرفاً به عنوان یک گناه کبیره طبقهبندی میشود – نه یک جرم قابل مجازات.
شرمسار کردن و آزار و اذیت دیگران به دلیل روزه نگرفتن و غذا خوردن
حتی در کشورهای غیرمسلمان، این امر به یک بیماری تبدیل شده است و مسلمانان شروع به آزار و اذیت غیرمسلمانان به دلیل خوردن و آشامیدن میکنند. به عنوان مثال، به این ویدیو نگاه کنید:
عمل شرمسار کردن و آزار و اذیت دیگران به دلیل روزه نگرفتن باید به طور قاطع به عنوان سوء استفاده مذهبی شناخته شود. این روند شرمساری از مدارس آغاز شد و متأسفانه، ما در آن زمان به طور مؤثر به آن رسیدگی نکردیم. ضروری بود که دولتها به وضوح اعلام کنند که کودکان زیر 14 سال نباید روزه بگیرند، به ویژه در روزهای مدرسه. علاوه بر این، کودکان مسلمان باید دستورالعملهای روشنی دریافت میکردند که دیگرانی را که تصمیم میگیرند در ماه رمضان روزه نگیرند یا غذا بخورند، شرمسار نکنند.
اکنون، ضروری است که محلهای کار و سازمانها دستورالعملهای روشنی را به کارمندان مسلمان خود صادر کنند و به صراحت بیان کنند که شرمسار کردن دیگران به دلیل غذا خوردن در ماه رمضان، سوء استفاده مذهبی تلقی شده و منجر به عواقب خواهد شد.
“من بوی آن را حس میکنم” … اما این همان استدلالی است که هندوها در هند برای ممنوعیت مصرف گوشت مسلمانان استفاده میکنند. به همین ترتیب، هندوها در کشورهای مسلمان نیز میتوانند از همین استدلال استفاده کنند تا تمام گوشت در کشورهای اسلامی ممنوع شود.
مسلمانان همچنین ادعا میکنند:
وقتی افراد ثروتمند مجبور به روزه گرفتن میشوند، گرسنگی فقرا را نیز درک میکنند و بیشتر به آنها کمک میکنند.
پاسخ:
اولاً، اگر کسی معلول است، لازم نیست برای درک رنج او، پای خود را نیز بشکنیم.
همدردی با رنج کسی مستلزم تجربه مستقیم همان سختیها نیست. به طور مشابه، درک مصیبت فقرا مستلزم قرار دادن خود در معرض اعمال غیرطبیعی و مضر روزه اسلامی نیست. بلکه مستلزم پرورش شفقت و انسانیت است.
بررسی واقعیت:
رمضان در واقع عذابی برای فقراست.
تبلیغگران اسلامی اغلب استدلال میکنند که مسلمانان در ماه رمضان، صداقت اخلاقی بیشتری از خود نشان میدهند و از دروغ و سایر تخلفات اخلاقی اجتناب میکنند. با این حال، این ادعا نگرانیهای منطقی را برمیانگیزد.
مسلمانان معتقدند که حضور الله دائمی است و فراتر از دوره روزه داری گسترش مییابد. اگر ترس دائمی از خداوند برای بازداشتن افراد از بیصداقتی و سایر اعمال غیراخلاقی کافی نباشد، چگونه روزه به تنهایی میتواند به عنوان یک بازدارنده بزرگتر عمل کند؟ آیا روزه نسبت به حضور همیشگی الله قدرت بیشتری دارد؟
ایده اخلاق تقویتشده در ماه رمضان مصنوعی و بالقوه فریبنده به نظر میرسد. حتی اگر تغییر موقتی رخ دهد، به نظر میرسد پس از پایان دوره روزه داری از بین میرود. این امر ممکن است دلیل تداوم فساد در کشورهای اسلامی در طول سال باشد.
در مقابل، ژاپن را در نظر بگیرید، کشوری به عنوان بیخدا معروف است، که همچنین به صداقت استثنایی خود مشهور است. شهروندان ژاپنی در سال 2019 مبلغ قابل توجه 3.9 میلیارد ین پول نقد گمشده را به پلیس توکیو تحویل دادند[8]8. Record ¥3.9 Billion in Lost Cash Handed in to Tokyo Police Stations in 2019. اخلاق جامعه بیخدای ژاپن ریشه در آموزش “انسانیت” دارد، بنیادی که فراتر از آداب و رسوم موقت روزه داری در یک ماه خاص دوام میآورد.
در واقع، ماه رمضان تمایل دارد مردم را به افزایش غرور یا حس خودبزرگبینیشان سوق دهد.
تبلیغگران اسلامی ادعا میکنند که مسلمانان با خودداری از روابط جنسی با همسران خود در طول دوره روزهداری، از طریق روزه، کنترل جنسی به دست میآورند. با این حال، این استدلال اساساً ناقص است.
جنسیت جنبهای طبیعی از زندگی انسان است و ایده خودداری از آن بدون مبنای منطقی، قابل تردید است. سرکوب امیال طبیعی بدون دلایل منطقی، نگرانیهایی را در مورد ارزش چنین محدودیتهایی ایجاد میکند.
در مقابل، جوامع سکولار در غرب بر آموزش احترام به انتخابهای شریک زندگی خود تأکید میکنند. زمانی که شریک زندگی برای فعالیت جنسی آماده نیست، افراد تشویق میشوند که خودکنترلی داشته باشند و به تصمیمات شریک زندگی خود احترام بگذارند. این رویکرد منطقیتر از عمل اسلامی روزه به نظر میرسد، که در آن افراد از انجام فعالیتهای جنسی طبیعی در دورههای خاص منع میشوند. علاوه بر این، اجازه تجاوز زناشویی پس از دوره روزهداری، مفهوم احترام متقابل به انتخابها در روابط زناشویی را تضعیف میکند.
مدافعان اسلام بهانهای میآورند که زکات در ماه رمضان فقرا را نجات میدهد. اما همه ما میدانیم که سیستم زکات تقریباً در همه کشورهای اسلامی در سطح دولتی از کار افتاده است و هیچ تضمینی وجود ندارد که هر نیازمندی زکات دریافت کند. بسیاری از مردم غرور دارند و نمیخواهند برای زکات گدایی کنند، اما مجبور به انجام این کار میشوند.
و در اینجا مطالعهای از مصر وجود دارد که نشان میدهد زکات برای کمک به کاهش فقر کافی نیست:
این مطالعه تخمین میزند که جمعآوری بالقوه زکات در مصر در حالی که زکات بالقوه به عنوان درصد از تولید ناخالص داخلی برای سالهای 2000، 2005 و 2008 به ترتیب 1.05٪، 1.04٪ و 1٪ بوده است. بر این اساس، زکات به ترتیب در سالهای 2000، 2005 و 2008 به ترتیب 0.233 دلار، 0.196 و 0.387 دلار در روز کمک میکند و این مبالغ برای کاهش فقر در اقتصاد مصر کافی نیست.[9]9. Can Zakat help to enhance financial inclusion?
لطفاً این مقاله را بخوانید:
کشورهای خاورمیانه به عنوان بزرگترین اسراف کنندگان مواد غذایی در جهان شناخته میشوند و در ماه رمضان وضعیت بدتر میشود. بر اساس تخمینهای محافظهکارانه، در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، حدود 50 درصد از غذای تهیه شده در ماه رمضان هدر میرود.
در سال 2012، شهرداری دبی تخمین زد که در ماه رمضان، حدود 55 درصد از زبالههای خانگی (یا تقریباً 1850 تن) هر روز دور ریخته میشود. تخمین زده میشود که در سراسر عربستان سعودی در ماه رمضان 4500 تن غذا هدر میرود. به گفته ریحان احمد، رئیس واحد دفع زباله (بحرین)، تولید زبالههای غذایی در بحرین در طول ماه مبارک از 400 تن در روز فراتر میرود. در مورد قطر، تقریباً نیمی از غذای تهیه شده در ماه رمضان راه خود را به سطلهای زباله پیدا میکند.[10]10. Food Waste, Ramadan and the Middle East
ما حتی به هیچ مدرک دیگری برای این موضوع نیاز نداریم، زیرا آن را با چشمان خود در طول ماه رمضان میبینیم.
پاسخ:
حتی اگر سحری را صرفاً یک میان وعده در نظر بگیریم، عمل بیدار شدن در نیمه شب برای غذا خوردن قبل از طلوع آفتاب، سوالاتی را در مورد حکمت آن ایجاد میکند.
مردم نه تنها یک به اصطلاح میان وعده در سحری مصرف میکنند، بلکه برای هیدراته ماندن در ساعات طولانی روزه داری، آب زیادی نیز مینوشند. این فرآیند دوگانه خوردن و نوشیدن همزمان، خلاف اصول سلامتی است و با ایده یک میان وعده ساده نیمه شب مغایرت دارد.
علاوه بر این، تکیه بر یک میان وعده برای تغذیه در طول روز میتواند منجر به کمبود انرژی شود و بر تمرکز و عملکرد در فعالیتهای مختلف تأثیر بگذارد. ممکن است تمرکز بر تحصیل در طول روز یا انجام وظایف به عنوان کارگر کارخانه یا کارمند اداری برای شما دشوار شود. این امر به ویژه برای زنان باردار و مادران شیرده نگران کننده است، که علیرغم عدم معافیت از روزه، ممکن است به دلیل میان وعده سبک در سحری، با خطرات کمبود تغذیه مواجه شوند. توجه به این نکته مهم است که این کمبودها ممکن است بلافاصله آشکار نشوند، اما میتوانند در طول 30 روز روزه متوالی در ماه رمضان جمع شوند.
مدافعان اسلامی اغلب این بهانه را مطرح میکنند:
در یک کشور اسلامی، رعایت قوانین محلی، از جمله قوانینی که خوردن یا نوشیدن در ملاء عام در ساعات روزهداری را ممنوع میکند، منطقی است. غیرمسلمانانی که در کشورهای خود خواستار رعایت قوانین سکولار هستند و در عین حال از قوانین اسلامی در کشورهای مسلمان انتقاد میکنند، استانداردهای دوگانهای را نشان میدهند.
پاسخ:
تصور کنید اگر یک کشور سکولار غربی قانونی را برای ممنوعیت تبلیغ اسلام وضع کند. آیا مسلمانان آن را میپذیرند و از آن پیروی میکنند یا با استناد به نقض حقوق اساسی بشر به حق اعتراض میکنند؟ بله، “تبلیغ دین/ایدئولوژی خود” یک حق اساسی بشر است و هیچ اکثریتی مجاز به غصب این حق اساسی بشر از یک اقلیت (یا حتی یک فرد واحد) نیست.
قانون روشن است: هیچ مصالحهای در مورد “حقوق اساسی بشر” وجود ندارد.
این امر استاندارد دوگانه آشکار کشورهای اسلامی را نشان میدهد.
خوردن و نوشیدن “حقوق اساسی بشر” هستند و هیچ قانونی نباید این حقوق را نقض کند، چه بر اساس مذهب و چه غیر آن. بنابراین، ما حق داریم از این قانون به اصطلاح کفرآمیز رمضان که حقوق اساسی بشر اقلیت غیرمسلمانان را غصب میکند، انتقاد کنیم. و ما همچنین حق داریم از قوانین اسلامی در کشورهای مسلمان که غیرمسلمانان را از ابراز نظرات خود، انتشار مطالبی علیه اسلام و عمل آزادانه به ایدئولوژی خود محدود میکند، انتقاد کنیم. این محدودیتها شامل جلوگیری از مسلمانان از ترک اسلام و تبدیل شدن به مسلمان سابق است.
بهانه بعدی مسلمانان این است:
فرانسه حجاب را در مدارس ممنوع کرد و ملحدان به مسلمانان توصیه میکنند که از قانون فرانسه پیروی کنند.
استناد صرف به قانون فرانسه در مورد ممنوعیت جزئی حجاب (یعنی فقط در مدارس برای دختران زیر 18 سال) و سپس پناه گرفتن پشت آن برای تمام جنایات علیه بشریت در کشورهای اسلامی (مانند قوانین کفر و قوانین رمضان و غیره) بیهوده است.
استدلال تصمیم فرانسه این است که کودکان باید در برابر شستشوی مغزی توسط هر کسی (از جمله شستشوی مغزی مذهبی از طرف والدینشان) محافظت شوند. این ظلم بزرگی به کودکان است که اجازه دهیم آنها در کودکی خود طعمه این شستشوی مغزی شوند. این شستشوی مغزی مذهبی یک واقعیت است و به همین دلیل است که یک کودک هندو، هندو میشود، یک کودک مسیحی، مسیحی میشود و یک کودک مسلمان پس از بزرگسالی، مسلمان میشود. بنابراین، کودکان باید از این شستشوی مغزی مذهبی محافظت شوند و پس از بزرگسالی، هر دین/فلسفهای را خودشان بپذیرند.
به همین دلیل است که در حال حاضر جنبشی وجود دارد که خواستار ممنوعیت تمام این شستشوی مغزی و اعمال مذهبی است که توسط والدین به کودکان تحمیل میشود (مانند بردن آنها به مساجد، کلیساها، معابد هندو و غیره). اما وقتی این کودکان 18 ساله میشوند، به طور کامل اجازه خواهند داشت که خودشان بخوانند و تصمیم بگیرند که از کدام ایدئولوژی پیروی کنند، از جمله حجاب و اسلام.
در سیستم فرانسه، همه کودکان و همه والدین به عنوان انسان حقوق برابر دارند. مانند سیستم اسلامی نیست که سیستمی ناعادلانه است که فقط به مسلمانان اجازه میدهد غیرمسلمانان را موعظه کنند و انواع کتابهایی را که از سایر ادیان/ایدئولوژیها انتقاد میکنند منتشر کنند، اما به غیرمسلمانان اجازه نمیدهد از اسلام انتقاد کنند یا کتابهایی علیه اسلام منتشر کنند، یا ایدئولوژی خود را برای مسلمانان موعظه کنند.
پاسخ:
این ادعا نادرست است. در واقع، مصرف غذا، از جمله قند، در کشورهای مسلمان در ماه رمضان چندین برابر افزایش مییابد.
روزه رمضان با افزایش بیحالی همراه است که منجر به کاهش قابل توجه بهرهوری در کل ماه میشود. بنابراین، نمیتوان آن را راهحلی مناسب برای مسائل مربوط به اپیدمی جهانی چاقی در نظر گرفت؛ بلکه پتانسیل تشدید مشکلات موجود را دارد.
واعظان مسلمان همچنین این مطالعه [11]11. Effect of Ramadan Fasting on Weight and Body Composition in Healthy Non-Athlete Adults: A Systematic Review and Meta-Analysis را مطرح کردند که ادعا میکند مردم در طول رمضان وزن کم میکنند، که ممکن است به بیماریهای قلبی عروقی نیز کمک کند[12]12. Does four-week consecutive, dawn-to-sunset intermittent fasting during Ramadan affect cardiometabolic risk factors in healthy adults? A systematic review, meta-analysis, and meta-regression.
پاسخ:
باز هم، هیچ کس مزایای سلامتی روزه را انکار نمیکند. اما موضوع فقط در مورد رویکرد “خارج از تعادل” اسلامی است.
علاوه بر این، کاهش وزن در ماه رمضان بر اساس هیچ فعالیت بدنی سالم (مانند پیادهروی، دویدن، رفتن به باشگاه و غیره) نیست. بلکه صرفاً بر این روش ناسالم است که مردم در ماه رمضان زمان کافی برای خوردن غذای سالم ندارند. در آن پنجره کوچک بین افطار و سحری، آنها نه تنها باید غذا بخورند، بلکه باید با نوشیدن آب زیاد به طور همزمان، خود را هیدراته کنند.
دلیلی وجود دارد که چرا روزه به عنوان یک روش سالم برای کاهش وزن در نظر گرفته نمیشود. به همین دلیل است که وقتی رمضان تمام میشود، مردم به عادات قدیمی خود باز میگردند و دوباره مانند قبل شروع به غذا خوردن میکنند و دوباره وزن اضافه میکنند.
در مورد فعالیتهای بدنی سالم، در ماه رمضان به طور قابل توجهی کاهش مییابد و مردم فوقالعاده تنبل میشوند. علاوه بر این، آنها به دلیل ترس از تشنه شدن زود هنگام روزه خود، از پیادهروی صبحگاهی یا هر فعالیت بدنی دیگری اجتناب میکنند.